پاسخ
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم

پیشانی ار از داغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به که زیر لب
بهر فریب خلق بگویی خدا خدا

مارا چه غم که شیخ شبی در میان جمع
بر رویمان ببست به شادی در بهشت
او می گشاید…او که به لطف و صفای خویش
گویی که خاک طینت ما را زغم سرشت

طوفان خنده ما را زلب نشست
کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم
چون سینه جای گوهر یکتای راستیست
زینرو به موج حادثه تنها نشسته ایم

آن آتشی که در دل ما شعله می کشید
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر به ما که سوختیم از شرار عشق
نام گناهکارهءرسوا! نداده بود

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان
در گوش هم حکایت عشق مدام ما
((هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما))
فروغ فرخزاد

نظرات 3 + ارسال نظر
SAFA_SLL دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:44 ب.ظ http://SAFASLL.BLOGSKY.COM

SALAM KHEILI GHASHANG BOD MER30 BE MANAM SAR BEZAN TO CHATAM KARAM DASHTI IDIM SAFA_SLL MER30 BYE

کاکول پسر سه‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:33 ق.ظ http://nino.persianblog.com

خیلی قشنگ بود به من سر بزن از کل این جمله فقط به من سر بزنش برایم معنی دارد و آن هم .......... نمی دانم چگونه می توانم انتقال دهم معنی ..... که از این جملات برداشت می کنم

مهدی سه‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:35 ب.ظ http://mehdigorginnia.persianblog.com

سلام
من اولین بار است که وبلاگ شما را می بینم . وبلاگتون خیلی جذاب است
من خدمت فروغ خیلی ارادت دارم.براتون ارزوی موفقیت می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد