حقیقت این است که سالهاست انتظار تو را می کشد بیچاره دلم،مانده چگونه بگوید چقدر خوشحال است…
لیاقت تراشیدن پیکره یادت هنوز مانده مرا شامل شود…اما به اقاقی سوگند گوی پرپر شدن از انتظار دیدارت را خودم ربودم.اگر یادت نبود مرهم دلتنگی هایم چگونه دوام می آورد این تیپا خورده شعله ور!